حسین برخه، مهدی زین الدینی، بیژن رنجبر، دوره ۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: تحقیق حاضر با هدف طراحی و ساخت آپتاسنسور بر پایه نانو ذرات کروی شکل طلا بهمنظور تشخیص TNT به صورت کالریمتریک صورت گرفته است.
مواد و روشها: نانو ذرات کروی شکل طلا با دارا بودن خواص پلاسمونیک ویژه و بسیار حساس کاربردهای زیادی در طراحی زیستحسگرها دارا میباشند. در تحقیق حاضر با طراحی و ساخت آپتاسنسور بر پایه نانو ذرات کروی شکل طلا به شناسایی مولکول TNT پرداخته شده است. پس از سنتز نانو ذرات طلا و فعال نمودن سطح آنها با استفاده از توالی آپتامری از جنس DNA تک رشته و ۵۲ نوکلئوتیدی کارایی آپتاسنسور ساختهشده جهت تشخیص مولکول هدف مورد ارزیابی قرار گرفت.
اندازه نانو ذرات کروی شکل طلا، شکل آنها، فعالسازی سطح آنها با آپتامر، حساسیت و اختصاصیت تشخیص TNT با استفاده از تکنیکهای پراکندگی نور دینامیک (DLS)، میکروسکوپ الکترونی عبوری و طیفسنج مرئی- فرابنفش مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتهها: آزمونهای طیفسنج مریی- فرابنفش، DLS و میکروسکوپ الکترونی TEM همگی نشاندهنده سنتز این نانو ذرات با کیفیت سنتز عالی و در اندازه میانگین ۴۰ نانومتری بودند. با استفاده از آپتاسنسور طراحی شده بر پایه نانو ذرات کروی شکل طلا، مولکولTNT با حساسیت در حد ۱۵ نانومولار و نیز اختصاصیت تشخیص بالا به صورت کالریمتریک تشخیص داده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدستآمده از تحقیق مذکور میتوان گفت به دلیل دامنه وسیع تشخیصی اینگونه از آپتاسنسورها استراتژی بکار گرفته شده نویدبخش راهی نوین در روشهای تشخیصی خواهد بود.
رضا محمدی، علی گراوند، دوره ۵، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: طبقهبندی و استفاده از اطلاعات انبوه تولیدشده در نظام سلامت و بهطور خاص اختلالات روانی و رفتاری نقش مهمی در ارائه آمارهای صحیح بهداشت عمومی و افزایش سطح سلامت جامعه دارد. لذا هدف از مطالعه حاضر تبیین اهمیت استفاده از سیستم طبقهبندی اختلالات روانی و رفتاری با رویکرد طبقهبندی بینالمللی بیماریها بوده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه مروری است که در سال ۱۳۹۴ انجام گردیده است. اطلاعات مربوطه با جستجو در پایگاههای اطلاعاتیPub med وMag Iran و موتورهای جستجوی Yahoo و Google و سایت سازمان جهانی بهداشت (WHO) و مطالعه در منابع کتابخانهای مرجع بهدست آمدند و سپس اطلاعات بهدستآمده بر اساس اهداف پژوهش خلاصهبندی و گزارش گردیدند.
یافتهها: نظام طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD) که توسطWHO منتشر میگردد، اختلالات روانی و رفتاری را در فصل پنج کتاب قرار داده است. سازمان جهانی بهداشت با توجه به اهمیت طبقهبندی و استفاده از اطلاعات مربوط به اختلالات روانی و رفتاری اقدام به تهیه یک طبقهبندی خاص مربوط به آن به نام توصیفات بالینی و راهنمای تشخیصی Clinical Descriptions and Diagnostic Guidelines (CDDG) نموده است.
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت طبقهبندی اطلاعات مربوط به اختلالات روانی و رفتاری کشورهای پیشرفته در علم روانشناسی ازجمله ایالاتمتحده اقدام به طراحی و تهیه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-۵) نموده است. با توجه به مزایای طبقهبندی و ارائه آمارهای دقیق جهت مقاصد درمانی، آماری، پژوهشی، قانونی و غیره استفاده از این نظامهای طبقهبندی پیشنهاد میشود.
مقدمه: گزارشهایی مبنی بر ارتباط سوء مصرف متآمفتامین یا وابستگی به آن و دایسکسیون آئورت وجود دارد. دایسکسیون حاد آئورت یک بیماری غیرشایع است که در صورت تأخیر در درمان یا عدم تشخیص آن، میتواند باعث مرگ و میر شود. متآمفتامین یک آمین سمپاتومیمیتیک است که ارگانهای مختلفی را میتواند تحت تأثیر قرار دهد. درگیریهای قلبی و عروقی دومین علت شایع مرگ در سوء مصرفکنندگان متآمفتامین است.
معرفی مورد: بیمار آقای ۵۱ساله به دنبال مصرف شیشه (متآمفتامین) با درد قفسه سینه ساعت هشت شب خرداد ۱۳۹۸ به اورژانس یکی از بیمارستانهای تهران مراجعه کرد. بیمار با احتمال سندرم حاد کرونر به بخش حاد اورژانس ارجاع داده شد. بیمار سابقه مصرف ۲۰ساله شیشه و فشارخون داشت. برای کنترل فشار خون از لوزارتان استفاده میکرد. در معاینه، فشار خون ۱۶۰/۹۰ میلیمتر جیوه، ضربان قلب ۹۰ ضربه در دقیقه، تعداد تنفس ۱۷ مرتبه در دقیقه و دمای ۳۷.۲ درجه سانتیگراد بود. کاهش پالس در شریان فمورال چپ، پوپلیتال و دورسالیس پدیس در معاینه مشهود بود. در نوار قلب تنها یافته تاکیکاردی سینوسی بود. دی دایمر ۱۰۰۰۰ بود. آزمایش ادرار برای متآمفتامین مثبت گزارش شد. دایسکسیون آئورت تیپ آ پس از انجام سیتی آنژیوگرافی اورژانس گزارش گردید. عمل اورژانس جراحی قلب انجام شد و بیمار پس از گذشت دوهفته، با حال عمومی خوب از بیمارستان مرخص گردید.
بحث: گزارش این بیمار اهمیت شرح حال و معاینه دقیق را نشان داد. عدم توجه به کاهش پالس شریان اندام تحتانی و شرح حال فشار خون و مصرف مزمن متآمفتامین میتوانست منجر به عدم تشخیص صحیح و درنهایت مرگ بیمار شود.
اهداف: لکههای مشکوک به خون، جزو رایجترین مدارکی است که در صحنه جرم وجود دارد، از اینرو تعیین منشاء حیوانی یا انسانی بودن این نمونهها از اساسیترین آنالیزها در آزمایشگاههای جنایی محسوب میشود. مطالعه حاضر با هدف بکارگیری و مقایسه روشهای PCR معمولی، آشیانهای و چندگانه در تشخیص منشأ حیوانی یا انسانی بودن نمونههای خون انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی به منظور تشخیص منشأ حیوانی یا انسانی بودن نمونههای خونی و بکارگیری آنها در بررسیهای جنایی، روشهای مختلف PCR آشیانهای، چندگانه و معمولی مورد ارزیابی قرار گرفت. روشهای PCR بر اساس تکثیر قطعاتی از سیتوکروم b و قطعه ۱۶S ریبوزومی میتوکندری طراحی شدند.
یافتهها: حضور تک باند ۱۵۷ و ۱۷۰ جفت بازی به ترتیب در PCR آشیانهای و معمولی و دو باند ۱۵۷ و ۳۵۹ در واکنش چندگانه نشاندهنده نمونههای خونی انسانی بود. حضور تک باند ۳۵۹ در واکنش چندگانه و باندهای چندتایی در PCR معمولی نشاندهنده نمونههای خونی با منشأ غیرانسانی بود.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر نشان میدهد که روش PCR چندگانه که بر پایه شناسایی ژن ۱۶S ریبوزومی میتوکندری طراحی شده، علاوه بر مقرون به صرفه بودن از لحاظ زمان و هزینه، دارای دقت بالایی در تشخیص منشأ حیوانی یا انسانی بودن نمونهها است و میتواند برای اهداف جنایی بسیار مفید باشد. زیرا قطعه ۱۶S یک قطعه کوچک ویژه انسانی میباشد که به راحتی در نمونههایی که DNA آنها تخریب شده است با این روش قابل تکثیر است.
فاطمه حیدرزاده، محمدحسین شهرآبادی، شهیده رستمی، مجید پازوکی، حسان عباسی، سید مرتضی حسینی آرا، سید رضا حسینی آرا، دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: تشخیص سریع و دقیق سوء مصرف مواد مخدر میتواند کارکردهای زیادی داشته باشد که پیگیری درمان مناسب و سریع و همچنین نظارت بر افراد در دوران توانبخشی یا مشاوره در مورد ترک مصرف از مهمترین کارکردهای قابل ذکر است. مطالعه حاضر با هدف مروری بر مطالعات اخیر در زمینهتشخیص سریع و دقیق سوء مصرف مواد مخدر انجام شد. مواد و روشها: در این مطالعه مروری، از پایگاههای علمی ScienceDirect، Google Scholar، Springer،Scoups و Pubmed و همچنین پایگاههای ایرانداک، Magiran،SID استفاده شد. بدون محدودیت زمانی کلمات کلیدی مورد استفاده در جستجوها، سوء مصرف مواد، تشخیص، مواد مخدر بود. موارد تکراری و غیرمرتبط با موضوع پس از غربال اولیه از مطالعه حذف شدند. دستهبندی مطالب بر اساس نمونه آزمایشگاهی انجام شد. در همه مراحل پژوهش موازین اخلاقی رعایت شد و هیچگونه سوگیری و دخل و تصرفی از جانب محققین در مراحل انجام پژوهش صورت نگرفت. یافتهها:تعداد ۷۶مقاله انگلیسی و فارسی بازیابی شد که ۲۴مطالعه مرتبط، مورد بررسی نهایی قرار گرفت. طبق یافتهها برای تشخیص سریع و دقیق سوء مصرف مواد مخدر دو اصل مهم میزان ماده باقیمانده در بدن و زمان انجام آزمایش اهمیت زیادی دارد. برای تشخیص مواد مخدر در آزمایشگاهها معمولاً از نمونه ادرار، خون، هوای بازدم، بزاق، عرق، ناخن و مو استفاده میشود. انتخاب هرکدام برای تشخیص مواد مخدر به عواملی همچون هزینه، سهولت جمعآوری نمونه، خطر تقلب، نوع آزمایش (فوری یا آزمایشگاهی)، بازه زمانی استفاده (حاد یا مزمن) و زمان آخرین استفاده بستگی دارد و استفاده از هر کدام برای تشخیص سوء مصرف مواد مخدر معایب و مزایایی دارند. نتیجهگیری:با مرور مطالعات اخیر، هیچ روش آزمایشگاهی با دقت تشخیصی صددرصد برای تشخیص سوء مصرف مواد مخدر یافت نشد و روشهای مختلف آزمایشگاهی همواره در خطر نتایج مثبت کاذب یا منفی کاذب هستند. با این وجود تشخیص دقیق و سریع سوء مصرف مواد مخدر در بخشهای مختلف نیروی انتظامی همچون راهنمایی و رانندگی، کشف جرم و پزشکی قانونی اهمیت بسزایی دارد و مطالعات در این زمینه در جریان است.
اهداف:با توجه به اهمیت احراز هویت مجرمان در کشف جرم، بکارگیری صحیح ادله بیومتریک در این امر، جایگاه ویژهای دارد. هدف از این پژوهش بررسی چالشهای استفاده از ادله بیومتریک در تشخیص هویت بود. ابزار و روشها:پژوهش حاضر از نظر نوع و روش توصیفی-پیمایشی و از نظر هدف و ماهیت، کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها، اسنادی-پیمایشی است که در سال ۱۳۹۹ انجام شد. کارآگاهان و افسران پلیس آگاهی استان گیلان با سابقه خدمتی حداقل ۵ سال کار اجرایی، نمونه مورد مطالعه در این تحقیق بودند. از پرسشنامه محققساخته به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. روایی پرسشنامه توسط صاحبنظران تأیید شد و پایایی پرسشنامه نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ۰/۹۵۱ بهدست آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی و تحلیل واریانس یکطرفه با نرمافزار اسمارت پی ال اس نسخه ۳ استفاده شد. یافتهها:در این پژوهش ۸۴ نفر از کاراگاهان و افسران پلیس آگاهی استان گیلان (۱۴ زن و ۷۰ مرد) شرکت کرده بودندکه تحصیلات ۲۳ نفر از ایشان دیپلم، ۱۹ نفر فوق دیپلم، ۳۸ نفر لیسانس و ۴ نفر فوق لیسانس بود. میزان تأثیر و مقدار تی متغیر تأمین منابع مالی سازمانی به ترتیب برابر با ۰/۸۱۷ و ۱۲/۷۸، تأمین نیروی انسانی متخصص به ترتیب برابر با ۰/۶۵۸ و ۹/۲۴ و همچنین آموزش نیروی انسانی به ترتیب برابر با ۰/۵۰۸ و ۶/۲۷ در بکارگیری ادله بیومتریک در تشخیص هویت بهدست آمد. ضریب همبستگی اسپیرمن به منظور بررسی رابطه بکارگیری ادله بیومتریک با آموزش منابع انسانی برابر ۰/۴۸۲، با تخصیص منابع مالی برابر با ۰/۳۵۳ و با کمبود منابع انسانی برابر با ۰/۵۱۹ بهدست آمد (۰/۰۰۱>p). نتایج تحقیق نشان داد که متغیر آموزش منابع انسانی با میانگین رتبهای ۱/۳۵، تخصیص منابع انسانی با میانگین رتبهای ۲/۴۶ و کمبود منابع انسانی با میانگین رتبهای ۲/۱۹، در بکارگیری ادله بیومتریک مؤثر بودند. نتیجهگیری:بررسیها بیانگر مؤثر بودن هر سه متغیر مستقل چالشهای تأمین منابع مالی سازمانی، تأمین نیروی انسانی متخصص و آموزش نیروی انسانی بر متغیر بکارگیری ادله بیومتریک است.
محمد واسعی، مریم امینی، محمد مهدی توسلی، دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: عوامل خطر مرتبط با مرگ بیماران کووید-۱۹ هنوز بهطور کامل شناخته نشده است و به یک ابزار ارزیابی خطر دقیق و قوی برای ارزیابی پیشآگهی بیماران احساس میشود که اجرای آن آسان و مقرون به صرفه باشد. هدفمطالعهٔ حاضر،بررسی مقایسهای یافتههای اولین Complete Blood Count در بیماران با تشخیص کووید-۱۹ ترخیصشده با حال عمومی مساعد، نسبت به موارد فوتشده در بیمارستان بود. مواد و روشها: اینمطالعهٔمقطعی برروی ۲۱۳بیمار باتشخیص قطعی کووید-۱۹ انجامشد. یافتههای اولین CBC به صورت مطلق و ترکیبی جهت نسبت بقا در بین بیماران ترخیصشده و فوتشده مقایسه شد. دادههابهکمکنرمافزار Medcalc,۲۰.۰۱۳ آنالیزشد. یافتهها: فراوانی فوت ۳۵/۲ درصد گزارش شد. افزایش White Blood Cell در پیشبینی مرگ دارای قدرت تشخیص ضعیف (۰/۶۶=Receiver Operating Characteristic) بود. کاهش هموگلوبیندر پیشبینی مرگ فاقد قدرت تشخیص (۰/۵۸=ROC) بود. افزایش پلاکت تأثیرگذار نبود. افزایش Mean Corpuscular Volumeدارای قدرت تشخیص ضعیف (۰/۶۰=ROC) ولی کاهش لنفوسیت در پیشبینی مرگ دارای قدرت تشخیص خوب (۰/۷۰=ROC) بود.افزایش Neutrophil-Lymphocyte Ratio در پیشبینی مرگ دارای قدرت تشخیص خوب (۰/۷۰=ROC) بود. افزایش platelet-Lymphocyte Ratio در پیشبینی مرگ دارای قدرت تشخیص ضعیف (۰/۶۷=ROC) بود. افزایش Systemic Immune-Inflammation Index در پیشبینی مرگ دارای قدرت تشخیص ضعیف (۰/۶۸=ROC) بود. نتیجهگیری:نتایج مطالعه حاضر نشان داد بر اساس اولین یافتههای آزمایش CBC سه عامل برآورد پیشبینی خطر مرگ، افزایش نوتروفیل، کاهش لنفوسیت و افزایش Neutrophil-Lymphocyte Ratioبا قدرت تشخیص خوب شناسایی شد که خود حاکی از تشخیصی بودن این آزمایش در پیش بینی وخامت و بقا بیماران کووید-۱۹ دارد.
مهدی زین الدینی، زهرا مردشتی، فرنام جمال محمدی، دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: کریسپر یکی از مهم ترین ابزارهای ویرایش ژنی است که با سرعتی بالا در زیست فناوری توسعه یافته است. علاوه بر کاربرد کریسپر در ویرایش ژن، این روش می تواند برای طراحی کیت های تشخیصی دقیق و نوین نیز استفاده گردد. هدف از این مطالعه معرفی کاربردهای تشخیصی کریسپر و بررسی ویژگی های منحصر بفرد این فناوری است. روش ها: این مطالعه از بهار تا زمستان سال ۱۴۰۳ انجام و ضمن بررسی و تفسیر مقالات معتبر و کتب علمی مربوطه از کلید واژه های مرتبط با فناوری کریسپر، نظیر gene editing, cas, CRISPR based biosensor و CRISPR-Chip در پایگاه داده گوگل اسکولار، NCBI، PubMed و سایر پایگاه داده های معتبر، استفاده شد. یافته ها: همه گیری کرونا باعث شد، روش های تشخیصی که با سرعت و دقت بالا حضور یا عدم حضور یک پاتوژن را می تواند تشخیص دهد، توسعه یابد. طراحی کیت های کریسپری قابل حمل، ضمن سادگی کار و عدم نیاز به مشارکت افراد مختصص، می تواند گزینه مناسبی بوده و از نظر مالی و زمانی برای جامعه سودمند واقع شود. ریزآرایه های کریسپری یا کریسپر چیپ، جدیدترین نوع کیت های تشخیصی است که بدون نیاز به تکثیر ژنوم، قادر است در حد تشخیص فمتومولار، هدف مورد نظر را شناسایی کند. از این روش می توان در تشخیص هویت جنایی نیز استفاده نمود. نتیجه گیری: در حوزه پزشکی، تعیین هویت جنایی، امنیت زیستی و امنیت غذایی، توسعه روش های تشخیصی با حساسیت و اختصاصیت بالا، هزینه کم، پاسخگویی سریع و تشخیص همزمان چند هدف، بسیارضروری است. سامانه های تشخیصی مبتنی بر کریسپر چیپ یکی از روش های آینده دار به منظور توسعه کیت های تشخیصی نوین در جهت شناسایی ژنوم پاتوژن ها و نمونه های زیستی به حساب می آید.